هر معاملهگری که بر اساس روایتهای قبلی مطرحشده به خرید و فروش سهام پرداخته بود احتمالا سود خوبی را از این محل کسب کرده است. در شرایط کنونی یکی از روایتهای دیگر را مطرح میکنیم که چندان هم عیان نیست ولی در نهایت به این نتیجه میرسیم که سرمایهگذار علاقه بیشتری به سهام شرکتی با زیان چند هزار میلیارد تومانی دارد تا سهام شرکتی که سودساز است. این موضوع تازگی ندارد اما بهانههای جالبی را برای توجیه وضعیت کنونی مطرح میکنند.
به نقل از دنیای بورس: اگر بخواهیم نظرات کارشناسی خود را در وصف کنونی بازار دخیل کنیم هر چقدر هم نقدینگی قدرتمند باشد اما باید به تجربههای تلخی که نقدینگی پرشتاب به سمت بورس آمد و بیحاصل (بیحاصل از آن جهت که میتوانست وضعیت خوبی را برای سهام ایجاد کند) مسیر خروج را در پیش گرفت اشاره کنیم تا معاملهگران جنبه احتیاط را رعایت کنند. البته بگوییم وقتی ارزش معاملات به 6800 میلیارد تومان رسیده، انتظار برای اصلاح شدید تنها در صورتی وجود دارد که رخداد عجیبی مانند ترور سردار سپهبد سلیمانی روی دهد. وگرنه احتمالا میتوان به نقدشوندگی سهام تا حدود زیادی مطمئن بود حال گرچه تمامی آلارمها از عدم ارزندگی سهام روشن شده است و ما به مخاطبان خود شدیدا توصیه میکنیم که هر استراتژی در پیش گرفتهاید و حتی اگر استراتژی ندارید(و اتفاقا به همین واسطه در لیست برندههای بازار هستید) نیمنگاهی را همچنان به آلارمهای فعالشده داشته باشید.
این روایت چندان تازه نیست و چندین و چند سال است که رواج بیشتری را در بورس تهران پیدا کرده است. تا قبل از این برای مثال موضوع ورشکستگی یک شرکت بعضا دستمایه بازی معاملهگران میشد و فارغ از نتیجه آن موجسواری جذابی را برای ریسکپذیران در برداشت. علت اینکه در ماههای گذشته از یک سهم زیانده استقبال میکردند نیز انتظار برای افزایش سرمایه از تجدید ارزریابی داراییها است. نیاز به نام بردن نیست و اگر حتی چند ماه است به بورس وارد شدهاید میدانید که سهام بسیاری از شرکتهای پیشتاز کنونی زیانهای به مراتب سنگینی دارند و بهانهای مانند افزایش سرمایه از تجدید ارزیابی مسیر داغ برای این نمادها را رقم زده است.
اما موضوع ما پرداختن به تجدید ارزیابی داراییها نیست زیرا در گزارشهای پیشین به دلایل خود و نظرات کارشناسی در خصوص اینکه افزایش سرمایه از تجدید ارزیابی داراییها تنها بهانهای برای معاملهگران است اشاره کردیم. از طرفی «دنیای بورس» نیز با همین بهانهها به برخی از سهام که توانایی رشد محسوس قیمتی را داشتند مانند «خگستر» و «خودرو» در ماههای گذشته اشاره شده بود بر این اساس در حجم اینچنینی نقدینگی میان ارزندگی سهام و رشد سهام با قدرت پول و بهانههای موجود باید تفاوت قائل شد.
در اینجا نکته جالبی که در بازار شنیدهایم و برای ما نیز عجیب و در عین حال جالب بود این استدلال است: سهامی که به زیان رسیده است در بدترین وضعیت خود قرار دارد در نتیجه بنا نیست وضعیت بدتری را برای آن متصور باشیم تا به دنبال آن اثر منفی بر روند قیمت سهام داشته باشد. در چنین شرایطی وقتیکه قدرت پول آنچنان بالا است که تنها نقطههای داغ (با بهانههای کافی) را نشانه میگیرد چه محلی بهتر از سهام شرکتهای زیانده.
در این میان، مثال جالب توجه از وضعیت اخیر واکنش سهام به گزارشهای پاییز را نیز بیان میکنند. برخی از معاملهگران نسبت به خرید سهام پالایشی یا روانکار که پس از انتشار عملکرد پاییز نزول قیمت را تجربه کردهاند شاکی هستند و حسرت این را دارند که چرا همان سهام خودرویی را نخریدیم ما که میدانستیم گزارش پاییز خودرویی بر روند سهام این شرکتها هیچ اثری ندارد و سهام این شرکتها نیز به هر دلیلی بنا است داغ بماند تا زمانیکه گزارش توجیهی افزایش سرمایه روی «کدال» قرار گیرد. به این ترتیب این معاملهگران عنوان میکنند با سهام شرکتی که چند هزار میلیارد تومان زیان را در صورتهای مالی خود دارد بمانیم بهتر از دغدغه و استرسهای بنیادی است. در مثال دیگری به افت قیمت مس در بازار جهانی به دنبال شایع شدن ویروس کرونا در چین اشاره میکنند و میگویند: «همه کارشناسان از عملکرد پاییز و دی ملیمس ابراز خرسندی میکردند ولی یک اتفاق در بازار جهانی رخ داد و این در حالی است که نمادهای دیگر بدون توجه به هیچ موضوعی رشد کردند. بعضی بازار پایه را یک گزینه خوب برای سرمایهگذاری مطرح میکنند تنها به همین دلیل که قرار نیست اتفاقی بیفتد پول هست و سهم میخرد و بنا نیست خبری منتشر شود و روند صعودی سهم را خراب کند و مشاهده شد حتی احتمال جنگ نیز همه بازار را تحت تاثیر داد و پس از فروکش شوک، در ادامه مشاهده کردیم که اتفاقا بازار پایه رشد به مراتب بیشتری نسبت به سایر سهام تجربه کرد.
آنچه در بالا گفتهشده روایتهای ترسناک از نظرات معاملهگران سهام است که رویه ماههای گذشته نیز تا حدودی اعتبار این موارد را تایید کرده است و احتمالا در کوتاهمدت این رویه ادامه پیدا کند و نمیتوان از این موضوع غافل ماند. اینکه چرا و چگونه بازار سهام کشورمان به اینجا رسید و چرا معاملهگران چنین روایتی را در شرایط کنونی معتبر میدانند موضوع گزارش دیگری است. اما تنها یک نکته را در پایان از نگاه «دنیای بورس» بگوییم که فعلا پول افسار بازار را در دست گرفته ما نیز اطلاعاتی از حجم این نقدینگی خروشان نداریم که بخواهیم پیشبینی دقیقی داشته باشیم ولی باید توجه داشت اگر فرض کنیم این فضا بنا است تا مدت زمان زیادی پایدار بماند از خوشبینی مازاد حکایت دارد.
درباره این سایت